محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

وبلاگ کودک عزیزم

15 ماهگی محمد طاها و مسافرت به مشهد مقدس

آذر ماه 92 پانزده ماهگی مبارک   اینجا رفته بودیم مرکز خرید تیما بال  بلاخره این هدیه های  هر صد هزار خرید پنج هزار تومان جایزه  رسید به سی هزار و ما رفتیم رستورانش و پیتزا خریدیم  محمد طاها هم حسابی با ماهی های آکواریوم خوش گذروند این دو تا پیتزار رو خودم تنهائی خوردم تصمیم گرفتیم بریم مشهد  خوب منم رفتم داخل ساک مسافرتی  ببینم جا میشم فکر کنم این یکی بهتر باشه - ------------------------------------------------------------------ ما داریم میریم مشهد  چهار نفری من و بابائی و مامان بزرگ ----------------------------------------------------------------- ...
15 آذر 1392

تویی که همان دنیای منی….

  محمد طاها عزیزم از خدا دیگر هیچ نمیخواهم، دیگر هیچ آرزویی ندارم، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم، رویایی که همان دنیای من است و تویی که همان دنیای منی…. همه زندگی من شاد باش نه یک روز بلکه هزار سال ... بگذار آوازه ی شاد بودنت،چنان در شهر بپی چد : که رو سیاه شوند آنانکه : بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند . ...
31 شهريور 1392

14 ماهگی پسرم و یک مادر مثبت اندیش

من یک مادر مثبت اندیشم ...   - موقع ظرف شستن باید با انواع و اقسام ظروف آشپزخونه و وسایل بازی سرگرمش کنم و باز بعد از مدتی از هر جای خونه که باشه میاد و میاد به پاهام میچسبه و شروع میکنه به غر زدن، اون موقع است که با خودم میگم "حالا خوبه خودش میاد پیشم بعد گریه میکنه، نه اینکه گریه کنه تا من برم پیشش! "   - خوابش که میگیره فقط باید با خوردن شیر به خواب بره با خودم فکر میکنم"اگه قرار بود برای به خواب رفتنش کلی راهش ببرم و تکونش بدم چی میشد؟ "   - بیشتر از اینکه با اسباب بازیهاش بازی کنه دوست داره اسباب و وسایل خونه و کمدها و کشوها رو بریزه بیرون و ریخت و پاش راه بندازه، به خودم دلداری میدم که " به جاش تو اون مدت م...
31 شهريور 1392

راه رفتن

  دیگه از شب تولدت به خوبی شروع کردی به راه رفتن  و  قدمهای لرزانت  رو هر روز محکم تر از روز قبل روی زمین  میزاری  و تمرین راه رفتن میکنی تند و تند میخوری زمین ولی بازم بلند میش و شروع میکنی به راه رفتن دیگه دوست نداری چهار دست و پا بری فکر کنم از چچهار دست و پا رفتن بدت میاد خسته شدی  خدایا قدرت رو هزاران بار شکر                                                 &n...
15 مرداد 1392