محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

وبلاگ کودک عزیزم

عید و کارهائی که محمد طاها در 8 ماهگی انجام میده

1392/1/26 12:54
774 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی  8 ماهت داره تموم میشه و  قند و عسلم اونقدر شیرین شدی  که نگو  برا خودت آقائی شدی  کارهائی که یاد گرفتی خیلی زیادن  خیلی خیلی کنجکاو شدی باید باید هر چی رو که میبینی دست بزنی بهش کاملا نگاهش کنی و کنجکاوانه بالاو پایین کنی تا ساکت بشی  راحت میتونی روی زانوهات بایستی و   حسابی ذوق کنی  دیگه چهر دست و پا رفتند اونقدر تند شده که صدایه  حرکتت رو از اتاق  هایه دیگه میشه شنید . پسرم نازم  هر چیزی که دستت میاد میتونه برات ماشین باشه مثل عروسک  جغجغه  و انواع میوه و کنترل ها حتی قفل که سنگینه ولی شما با پشتکاری که داری میتونی حلش بدی    روی زمین وسائل رو میزاری با یکی از دستهات  که روی زمینه حل  میدی و با هاش در حرکت میشی 

راستی هر چیزی که خوشت بیاد یه جیغ حسابی براش میکشی  و  حسابی نفس نفس میزنی .

پسر نازم  میتونی روی زانوهات بشینی و یا بایستی  چند روزی هم هست که وقتی بلند میشی بایستی دستهات رو جائی تکیه نمیدی و بعد سریع میوفتی زمین و باز هم تکرار و تکرار 

 مامانو بابائی رو خوب میشناسیو دنبال مون که هر جا باشیم میائی  و اگه بابائی بخواد بره بیرون گریه میکنی  و منم باید ساکتت کنم

راستی پسر نازم اخه چه وقتشه از الان عاشق فرمان و ماشین هستی  کالسکه خودت رو  بر عکس  کردم تا شما بتونی با چرخ هاش بازی کنی  البته بگم ها هنوز با کالسکه بیرون نرفتیم وای اگه بخواهیم سوار ماشین بشیم و شما فرمان و دنده ببینی تمام تلاشتون رو میکنید که برید پشت فرمان  بابائی هم میزنه کناری و شما رانندگی میکنی و بعد که کلی بازی کردین حالا اجازه میدین که بابائی رانندگی کنه.

 

پسرک شیطون کوچیک من

برا سال تحویل من و بابائی حسابی تلاش کردیم چون ما اومدیم خونه خودمون  قبل سال تحوبل یعنی جمعه آخر سال ما اسباب کشی داشتیم  و من و بابائی حسابی سرمون شلوغ بود البته حسابی مواظبت بودیم  و شما هم از هر فرصتی برایه کنجکاوی دریغ نمیکردی  عکسهات رو برات گذاشتم خودت ببینی متوجه میشی نانازی  

 

چهارشنبه سوری 

ما از خونه بیرون نرفتیم چون دیگه چهارشنبه سوری مثل قدیمها نیست انگاری میدان جنگ  اونقدر صداهای انفجار بلنده که نگو  من شما رو بردم آشپزخونه تا صدایه کمتری بشنویم و ما تو خونه با هم با یه شام حسابی و میوه حسابی خوش گذروندیم

 

فردایه چهارشنبه سوری  روز اول عید نوروز بود  پس سالی که پر بود از جنب و جوشو هیجان رفت و امد و پر از امید پر از به آرزو رسیدنها هم به پایان رسید  خداحافظ

 

 

 ن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آرشا
9 فروردین 92 16:26
انشالله خدا حفظش کنه براتون
سجاد
19 فروردین 92 22:29
پیش سجاد کوچولو هم بیا ...
مامان ساجده
21 فروردین 92 17:01
سلام عزیزم متین تو جشنواره آتلیه سها شرکت کرده اگه لطف کنید و به وبش بیاید و به آدرسی که هست برید و بهش رای بدید ممنون میشم در ضمن اگه به کوچولوی دیگه ای رای داده باشید بازم میتونید رای بدید


حتما
مامان آی سل
24 فروردین 92 1:43
ماشالله بزرگ شده پسر گلمون....چشم نخوری عزیزم...