وبلاگ کودک عزیزم

...

      چقدر ناز شدی عزیزم         ...

امروز 91/7/6  محمد طاها وارد سه ماهگی شد   چقدر بزرگ شده پسرم ...

امروز  91/7/6    محمد طاها رو بریدیم مرکز بهداشت و واکسنهاش رو زدیم .                الان که غروبه تب داره  ولی پسرم خیلی قدرتمند هست . خیلی خوب تحمل میکنه جای درد آمپولها  و تبی که داره  . عزیز دلم خیلی زود خوب میشی. ...

  91/6/20  اولین لبخند بار لبخند زد  مثل لحظه تولدش   دوباره پر از امید و شادی شدیم   ...

پسرم   انگشتات همش توی دهانت بود یا اینکه میخواستی صورتت رو چنگ بندازی ناخنهات خیلی نازک بود مجبور شدیم یه چند روزی به اون دستهای ناز و قشنگت دستکش بپوشونیم تا از یادت بره .                   ...

  امروز  91/6/2   تصمیم  گرفتیم تا زودتر ببریم دکتر و ختنه بشه بعد از کلی تحقیق در مورد دکتر بلاخره دکتر گوهری راد رو انتخاب کردیم و بردیم مطبش 15 دقیقه کشید پسرم  فقط  اندازه  دو دقیقه گریه گرد بعدم  ساکت شد  بعدا تو فیلمش دیدم که خانم دستیار دکتر بهش پستونک داده تا ساکت باشه وقتی اوردیم خونه یه دو ساعتی بی قراری کرد  استامینفون که دادم اروم شد مامانم یه سه روز اومد موند پیشمون تا محمد طاها  زودتر خوب بشه   بلاخره این ختنه کردن  بعد از یک هفته  به خیر و خوشی تموم شد    

...

...